کد خبر:27334
پ

لبخندی به وسعت یک ملت در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ ثبت شد

روز ۱۲ بهمن ماه برای ایرانیان روز مبارکی است، روزی است که لبخندی به وسعت یک ملت در ذهن و تاریخ ایران ثبت شد.

به گزارش خبرنگار ۳۶۱ درجه ایران، گاهشمار تقویم روزها را پس از ایام سخت دوری از رهبر نشان می‌داد، انقلابیون خبر بازگشت امام را اطلاع‌رسانی کرده بودند، لحظه شماری‌ برای بازگشت منجی کشور دل در دل نمی‌گذاشت. شب ۱۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ طولانی‌ترین شب سال شده بود، مخالفت‌ها و شایعات برای جلوگیری از بازگشت امام خمینی به میهن مردم را نگران کرده بود اما شوق دیدار رهبر خواب را از چشمان می‌گرفت. در همین حین شاپور بختیار در یک پیام رادیو تلویزیونی ورود آیت‌الله خمینی را به مسلمانان ایران تبریک و تهنیت گفت! البته در بخشی از این بیانیه برای انحراف افکار عمومی آمده بود: تمام انقلابات جهان وقتی طولانی می‌شوند و مردم را خسته می‌کنند یک نظام دیکتاتوری در قفای خود هدیه می‌آورند. سعی کنیم که از این نهضت آزادی به نفع مردم کشور و با احترام به قانون استفاده نمائیم، در غیر این صورت علاوه بر خطرات گوناگون که ما را تهدید می‌کند، مملکت بدون تردید به یک دوران دیکتاتوری و شاید ملوک‌الطوایفی باز خواهد گشت.

بالاخره روز ۱۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ فرارسید. هنوز گرگ و میش بامداد بود که مردم مشغول آماده شدن برای استقبال از امام شدند. در ساعات اولیه صبح خیابان‌ها و مسیرهای عبور امام به دست مردم گلباران شد. پیش‌بینی‌ها احتمال سخنرانی در دانشگاه تهران را می‌داد و به همین دلیل مسیر فرودگاه مهرآباد تا دانشگاه به شکل بسیار ساده که از عشق به رهبری می‌گفت، تزئین شده بود. مردم از خوشحالی در خیابان‌ها شیرینی و شربت پخش می‌کردند، اسپندها دود می‌شد و بسیاری در فضای بیرونی و تعداد زیادی در سالن فرودگاه انتظار آمدن امام را می‌کشیدند.

پیش از عزیمت امام از نوفل‌لوشاتو به سمت تهران گروهی با دفتر خبرگزاری آسوشیتدپرس تماس گرفته و هشدار دادند که اگر آیت‌الله خمینی قصد داشته باشد از پاریس به سمت تهران پرواز کند، هواپیمای حامل ایشان را منهدم خواهند کرد. برخی ناظران هم از احتمال بسته بودن فرودگاه مهرآباد و یا هدف قرار گرفتن هواپیمای حامل امام سخن می‌گفتند و تهدیداتی در این زمینه وجود داشت. به دنبال این تهدیدها، امام خمینی از نزدیکان و همراهان خود در پاریس خواستند به دلیل وجود مخاطرات احتمالی در این سفر، جان خود را به خاطر ایشان به خطر نیندازند. امام خمینی قبل از ترک پاریس پیامی صادر کرده و از مهمان‌نوازی و تفاهم فرانسویان و اجازه آزادی بیانی که به ایشان داده شد تشکر کردند. در نهایت ساعت ۲۳:۳۰ به وقت پاریس، هواپیمای حامل امام از فرودگاه «شارل دوگل» به سمت تهران با نصف ظرفیت خود پرواز کرد تا در صورت ممانعت از فرود برای بازگشت به فرانسه سوخت لازم را داشته باشد.

آیت‌الله خمینی به رغم اینکه ۷۶ سال داشت با چهره‌ای رسوخ‌ناپذیر و گام‌هایی مطمئن اولین نفری بود که وارد هواپیما شد و برروی صندلی A۱ هواپیما نشست. در یک ساعتِ اول پرواز، پیرمرد انقلابی که نگاه یک ملت را به خود معطوف کرده بود، با آن محاسن بلندش کاملا در سکوت در افکار خود غوطه‌ور شده بود. شب به پایان رسیده بود، هواپیما وارد آسمان ایران شد و بر فراز کوه‌های پوشیده از برف به حرکت خود ادامه می‌داد و بالاخره امام خمینی بعد از ۱۵ سال تبعید در ساعت ۹:۲۷ صبح ۱۲ بهمن با یک فروند جمبوجت هواپیمایی فرانسه به همراهی سیداحمد خمینی، آیت‌الله حسن لاهوتی، محمدعلی صدوقی، سیدمحمود دعایی، هادی غفاری، محمد منتظری، سیدمحمد موسوی‌خوئینی‌ها، حسن حبیبی، محمدمهدی عراقی، حبیب‌الله عسگراولادی، ابراهیم یزدی، سیدابوالحسن بنی‌صدر، سیدصادق طباطبایی، صادق قطب‌زاده، محسن سازگارا، اسماعیل فردوسی‌پور به ایران آمدند.

اولین دیدار بعد از ۱۵ سال دوری

اشک‌ها از چشم‌ها جاری شد، گویا تمام اهداف و آمال و آرزوهای مردم لحظه به لحظه نزدیک می‌شد، بوی آزادی اسلامی و جمهوری اسلامی به مشام می‌رسید. آرامش همیشگی و چهره منور امام، نوید رویداد بزرگی را به ملت ایران می‌داد. دل‌ها از بازگشت امام خمینی لبریز از شادی بود، اشک‌ها روان و لبخندی که به وسعت یک ملت بر صورت‌ها نقش بست. تلویزیون ایران سرود «ای ایران» را پخش کرد و با زیرنویس «گرامی باد بهار آزادی ایران» دقایقی همزمان ورود امام خمینی را به صورت زنده پخش کرد. این جشن ملی با هیچ ترفند و حیله‌ای خراب نمی‌شد اگرچه نظامیان با حضور در صداوسیما و در اعتراض به پخش نشدن تصویر شاه و سرود شاهنشاهی در ابتدای برنامه، از ادامه پخش آن جلوگیری کردند اما همین اتفاق باعث شد بسیاری از مردم در شهرهای مختلف با شکستن تلویزیون‌ها به خیابان‌ها بریزند.

هواپیما فرود آمد، زمان پیاده شدن و دیدار با مردم بود، امام با قدم‌های آرام اما محکم به سمت مردم راهنمایی می‌شدند، استقبال بی‌نظیر بود، این لحظه از سوی رسانه‌های داخلی و خارجی به عنوان زیباترین لحظه تاریخی ثبت شد، امام در مواجهه با عواطف و احساسات پاک مردم به ایراد سخنرانی پرداختند: «من از عواطف طبقات مختلف مردم تشکر می‌کنم و بار ملت ایران به دوش من بار گرانی است که نمی‌توانم جبران کنم. با ورود امام، فریاد الله اکبر سالن فرودگاه را فرا گرفت.»

در این بین خبر آمدن امام به میهن سرتیتر و مهم‌ترین اخبار روزنامه‌ها شد، گروهی از دانش‌آموزان سرود «خمینی‌ای امام» را اجرا کردند و پس از آن تمام مسیر امام از فرودگاه مهرآباد تا دانشگاه که پیش‌بینی می‌شد مکان سخنرانی ایشان باشد با گل پوشانده شده بود اما امام به علت ازدحام جمعیت در مرکز شهر به بهشت زهرا رفتند و در حضور جمعیت میلیونی حاضر در قطعه شهدای انقلاب به ایراد سخنرانی پرداختند.

من دولت تعیین می‌کنم!

امام در سخنرانی تاریخی خود در قطعه ۱۷ بهشت زهرا که تا ساعت ۱۵:۳۰ ادامه داشت، یادآور شدند: «ملت در ۱۰۰ سال پیش از این، ۱۵۰ سال پیش از این ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ما را نداشته است که سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض می‌کنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تأسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس مؤسسان را هم به اختیار مردم تأسیس کردند، این اسباب این می‌شود که _بر فرض اینکه این امر باطل صحیح باشد_ فقط رضاخان، سلطان باشد آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند. و اما محمدرضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشترشان _بلکه الاّ بعضِ کم، بعض قلیلی از آنها_ ادراک آن وقت را نکرده‌اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟ بنابراین سلطنت محمدرضا اولاً که چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تأسیس شده بود، مجلس غیرقانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیرقانونی است. و اگر سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کند؟ هر کسی سرنوشتش با خودش است. مگر پدرهای ما ولیّ ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که در ۱۰۰ سال پیش از این، ۸۰ سال پیش از این بودند، می‌توانند سرنوشت ملتی را که بعدها وجود پیدا می‌کنند آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا سلطنت قانونی نیست.»

ایشان در بخشی دیگر از سخنان خود با غیرقانونی خواندن دولت بختیار تصریح کردند: «من دولت تعیین می‌کنم! من تو دهن این دولت می‌زنم! من دولت تعیین می‌کنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم! من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد دولت تعیین می‌کنم. این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد! رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد؛ فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده، به ارتش دستور داده که از این پشتیبانی بکنید؛ انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد، نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که می‌آورند توی خیابان‌ها! از خودشان هست این اشرار، فریاد هم می‌کنند، از این حرف‌ها هم می‌زنند. لیکن ملت این است، این ملت است.»

امام خمینی هم پس از سخنرانی در بهشت زهرا برای عیادت از مجروحان حوادث اخیر با یک فروند هلیکوپتر به بیمارستان هزار تختخوابی رفتند اما به علت ازدحام بیش از حد جمعیت برای دیدار ایشان، موفق به ملاقات بیماران نشده و با یک دستگاه اتومبیل به محل اقامتشان که کمیته انقلاب در نظر گرفته بود، منتقل شدند.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

اخبار فوری