دغدغههای فرهنگی رهبری۳/ باید عیوب کار فرهنگی را پیدا و آنها را درمان کنیم
مقام معظم رهبری در اشاره به دغدغههای فرهنگی خود فرمودند: کار و تلاش فرهنگى در جامعه انقلابى ما، به خوبى و کمال و سلامت انجام نگرفته است.
به گزارش تحریریه ۳۶۱ درجه ایران، بخشی از دغدغههای رهبری در حوزه فرهنگ به تاثیرگذاری این حوزه مربوط میشود که در قالب سخنرانیها به آن پرداخته شده است.
فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری بدین شرح است:
بســیارى از مشکلاتى که به نظرمان مىرسد در صحنههاى مختلف اجتماعى و اقتصادى و یا حتى سیاسى داریم، اگر کاوش کنیم، به مشکلات فرهنگى برمىگردد. با اینکه نظام جمهورى اســلامى، از آغاز، بر یک مبناى فرهنگى بنیان شد و رهبر و پدیدآورنده این نظام، یک عنصر بیــش از همهچیز فرهنگى بود و مســؤولان این نظام هم در طول این مدت، تقریبا همیشــه همینطــور بودهاند؛ درعینحال باید اعتراف کنیم که در زمینههاى فرهنگى، آن کار مطلوب و مــورد انتظار را خیلى انجام ندادهایم. مجموعــا در زمینههاى فرهنگى، ما کمکارى داریم؛ حقًا این را باید قبول کنیم.
این دغدغه در ذهن من هست که فرهنگ جنگ و فرهنگ انقلاب و درحقیقت روحیه انقلاب آن روحیــهاى کــه در جنگ، میدانى براى رشــد و بالندگى پیدا کرده بــودـ از بین برود. البته بایــد به خداى متعال توکل کرد و به آینده خوشبین بود؛ که من حقیقتا به آینده خوشبینم و خیلى از افقها را خوب و روشن مىبینم. به هر جهت، این دغدغه وجود دارد. آیا فرهنگ جامعــه، بر مبنــاى تفکر و روحیه انقلاب، آن تحول لازم را پیدا کرده اســت؟ اگر بگوییم بله؛ چنانچه کســى با ژرفنگرى به مســأله نگاه کند، بعید اســت که این را از ما قبول نماید. البته خیلى تغییرات، ایجاد شــده، اما نمىشــود ادعا کرد که تحول کامل فرهنگى انجام شده است.
شــاید لازم باشــد که در طول سى ســال، چهل سال و یا پنجاه ســال، این تحول انجام شود -حرفى نیســت – اما حرکت باید به آن جهت باشــد. بلاشک، ما امروز را که نگاه مىکنیم، باید مثل راهرویى باشــیم که وقتى در ساعت پنجم حرکت خودش نگاه مىکند، باید از ساعت اول بیشــتر رفته باشد؛ ساعت دهم، از ســاعت پنجم باید بیشتر رفته باشد. اگر دیدید بیشتر نرفته، پس عیبى در کار است. ما باید روزبهروز به آن فرهنگ انقلابى در همه شؤون نزدیکتر شده باشــیم. اگر ببینیم این حادثه اتفاق نیفتاده، باید اســتنتاج بکنیم که کار و تلاش فرهنگى در جامعه انقلابى ما، به خوبى و کمال و سلامت انجام نگرفته است و نقایصى دارد، که آن نقایص را باید برطرف کنید. مثل همه مردم دیگرى که وقتى نقصى در کارشــان باشــد، خودنگرى و بازنگرى مىکنند، راههاى جدید را جستجو مىنمایند، عیوب را مىفهمند و علاج مىکنند. باید ببینیم مشکل چیست، باید عیوب را پیدا کنیم و آنها را درمان نماییم. باید راه جدیدى پیدا کنیم و اگر میانبر هست، بزنیم. چنانچه سرعت، کم است، باید بیشترش کنیم.
باید مسأله فرهنگ را با کلیتش، مسأله اول این کشور به حساب آورد. ما اگر توانستیم فرهنگ این کشــور را با پایههاى مســتحکم و َقویم و نهادهای صحیحى که کارآیى لازم را داشــته باشند، پشتیبانى و تقویت کنیم، کار این کشور روى غلتک خواهد افتاد و پیشروى این کشور در همه زمینههاى مورد نظر تضمین خواهد شد. چنانچه ما فرهنگ را اصلاح و دنبال نکردیم، به احتمال زیاد برنامهریزیهایمان اَبتر خواهد بود؛ یعنى مدتى تلاش مىکنیم، زحمت مىکشیم، اما نمىتوانیم به نتایج قطعى آن امیدوار باشیم.
گذشته از این مسائل، امروز واقعیتهایى وجود دارد که مىخواهم راجع به آنها قدرى صحبت کنم. البته هیچ پیشـنهاد عملى هم ندارم. پس، از من توقع هم نکنید که بنشـینم و به شـما پیشنهاد عملى بدهم. این شمایید که باید هم پیشنهاد عملى بدهید و هم خودتان عمل کنید.
بحمداالله، همه شما مسؤولید؛ و من آن موضوع سیصد و سیزده نفرى را که اول صحبتم درباره شـما گفتم، مبتنى بر تعارف نبود؛ بلکه اعتقادم این اسـت. من این اعتقاد را درباره کسـانى از شـما که مىشناسـمتان، راسـختر ازکسانى که نمىشناسـم، دارم. لذا مىخواهم با همین احساسـى که درباره شـما دارم، آن قلاده ِ معنوى تکلیفى را که بر گردن دارید، سـنگینتر و محکمتر کنم. این تکلیف من است. اصلا معناى تکلیف همین است؛ یعنى ُکلفت را بر دوش کسى بار کردن. خدا، بزرگترین مکللف و انسان برترین مکلف است. بشر در تکلیف – در قبول کلفت و قبول زحمتـ – اســت که مىتواند قلهها را فتح کند. یک ملت اگر زحمت نکشــد، اگر تلاش نکند و اگر به خودش رنج ندهد، راحتیهاى آمیخته با آن رنج را هم به دســت نخواهد آورد. ِ راحتى ناشــى از تنبلى را به دســت مىآورد، اما راحتى ناشى از تنبلى، مثل راحتى بیمار در بســتر بیمارى است که دراز کشیده، راحت اســت، کارى هم نمىکند، اما سالم نیست. راحتى ناشــى از زحمت و تلاش، مثل راحتى آن ورزشکارى اســت که ورزشــش را مىکند، رنج را مىپذیرد، بعد مىآید بدنش را شستشــو مىدهد، احساس آسایش، آرامش، قدرت، روحیه باز و اقتدار جسمانى و روحى مىکند.