اختصاصی|جایگاه نهاد خانواده در ایران و جوامع غربی/ جان من ایران ۸
نهاد مقدس خانواده و ضرورت تشکیل آن، همواره مورد تأکید خداوند متعال و اهلبیت (ع) بوده است و در طول چهار دهه پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه آن از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها یادآوری شده است.
به گزارش خبرنگار ۳۶۱ درجه ایران، نهاد مقدس خانواده و ضرورت تشکیل آن، همواره مورد تأکید خداوند متعال و اهلبیت (ع) بوده است و در طول چهار دهه پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه آن از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها یادآوری شده است.
در این باره مقام معظم رهبری میفرمایند: «پیوند زناشویى در زندگى انسانها، نقطه عطفى است که میتواند صدها پیروزى و کامیابى یا شکست را به دنبال داشته باشد. ازدواج شایسته مىتواند اساس سعادت و بهروزى همسران را بنیان نهد، در حالی که ازدواج بد ممکن است منشأ بزرگترین تیرهروزى همسران را پایهگذارى کند؛ از این روست که جوامع انسانی همواره نگاه خاص و ویژهای به خانواده داشته و آداب و رسوم اجتماعی خود را بر اساس آن اعمال میکردهاند. استاد شهید مطهری مینویسد: «یک پختگی و پویایی وجود دارد که جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمیشود، در مدرسه پیدا نمیشود، در جهاد با نفس پیدا نمیشود، در نماز شب پیدا نمیشود. این کمالات را فقط در تشکیل خانواده میتوان به دست آورد». در روایات نیز تشکیل خانواده به ساختن بنایی تشبیه شده که نزد خدا محبوب است؛ چنانکه رسولخدا (ص) فرموده است: «مَا بُنِیَ بِنَاءٌ فِی الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنَ التَّزْوِیج؛ بنایی در اسلام نزد خدا، محبوبتر از ازدواج نیست.»
در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی)، یکی از ویژگیهای مهم خانواده، شناخت جایگاه و حفظ قداست آن است؛ آنگونه که هر گاه حرمت آن حفظ شود، «جامعه خوب» نیز شکل میگیرد؛ از همین روست که ایشان فرموده است: «مسئله خانواده، مسئله بسیار مهمی است؛ پایه اصلی در جامعه است، سلول اصلی در جامعه است؛ نه اینکه اگر این سلول سالم شد، سلامت به دیگرها سرایت میکند یا اگر ناسالم شد، عدم سلامت به دیگرها سرایت میکند؛ بلکه به این معناست که اگر سالم شد، یعنی بدن سالم است. بدن که غیر از سلولها چیز دیگری نیست … مسئله اینقدر اهمیت دارد… .»
ایشان در جای دیگری فرموده است: «همچنانکه بدن انسان از سلولها تشکیل شده که نابودی و فساد و بیماری سلولها بهطور قهری و طبیعی، معنایش بیماری بدن است و اگر توسعه پیدا کند، به جاهای خطرناکی برای کل بدن انسان منتهی میشود؛ همینطور جامعه هم از سلولهایی تشکیل شده که این سلولها، خانوادهاند. هر خانوادهای یکی از سلولهای پیکره اجتماع و بدنه اجتماع است. وقتی اینها سالم بودند، وقتی اینها رفتار درست داشتند، بدنه جامعه یعنی آن پیکره جامعه سالم خواهد بود.»
دینداری مهمترین شاخصه خانواده ایرانی
یکی از ویژگیهای خانواده اسلامی، دینداری است. اجرای احکام اسلام در خانواده، موجب کاهش آسیبهای وارد شده به آن و ایجاد محیط امنتر برای فرزندان میشود؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) فرموده است:
«در تشکیل خانواده و در حفظ آن، باید احکام اسلامی را رعایت کرد تا خانواده، سالم و در اوج باقی بماند. از این رو در خانوادههای دیندار که زن و شوهر به این حدود اهمیت میدهند، سالهای متمادی بدون ناخرسندی با هم زندگی میکنند… اگر روشهای اسلامی رواج یابد، خانوادهها مستحکمتر خواهد شد؛ چنانکه در گذشتههای ما زمانی که هنوز ایمان مردم سالمتر و کاملتر بود، خانواده، کانونی پایدار و مطمئن بود. زن و شوهر به هم علاقمندتر بودند. فرزندان در محیطهای امن و سالمتری پرورش مییافتند. حالا هم راه همین است. متأسفانه امروزه اهمیت و قداست خانواده کمرنگ شده و طلاق و برگزاری جشن برای آن در جامعه شیوع پیدا کرده است؛ در حالی که طلاق در گذشتهها، مذموم بود و خانوادهها از انجام آن هراس داشتند. با توجه به اهمیت و بایستگی حفظ حرمت خانواده است که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در موارد متعدد و بهویژه هنگام خواندن خطبه عقد، همواره از خانوده به عنوان نعمت الهی یاد و بر قداست آن تأکید کردهاند: «دختران و پسران باید بکوشند از پیوند مقدس زناشویی پاسداری کنند. این هدف، تنها وظیفه یکی از آنها نیست که بگوییم یکی از آنها همواره مشکلی پدید آورد و دیگری همیشه تحمل کند؛ بلکه باید هر دو به هم کمک کنند… . همواره میان دینداری خانواده و رضایتمندی زن و شوهر، رابطه معناداری وجود داشته و دارد؛ یعنی هر اندازه نگرش دینی افراد قویتر باشد، رضایت آنان از زندگی افزایش مییابد. به عبارتی هر اندازه اعتقاد به خداوند و دستوراتش محکمتر باشد، زندگی زناشویی از ثَبات بیشتری برخوردار و آرامش بیشتری در خانواده حاکم خواهد بود. دینداری نشانههایی دارد که در عرصههای مختلف زندگی و از جمله رعایت بیتالمال، نمود پیدا میکند. همانگونه که خانواده دیندار به رعایت حلال و حرام بسیار پایبند است؛ آحاد افراد جامعه و بهویژه مسئولین باید در رعایت بیتالمال دقت کنند؛ زیرا امانتدار اموال مردم هستند. چنانکه رهبر معظم انقلاب؟مد؟ همواره نسبت به بیتالمال حساسیت و دقت ویژهای دارند.»
![](https://i361.ir/wp-content/uploads/2022/01/2417482_491-1.jpg)
تکریم خانواده در مقابل فروپاشی و طلاق
در نقطه مقابل جایگاه خانواده در ایران، موضوع اهمیت خانواده در کشورهای غربی و اروپایی مطرح است. اگر به آمار و بررسی اختلافات خانوادگی در جوامع دیگر نیمنگاهی داشته باشید به راحتی میتوان پایه متزلزل این کانون را اثبات کرد.
کشورهای غربی پس از جنگ جهانی دوم و بهویژه از نیمه دوم دهه ۱۹۵۰ به بعد، شاهد تغییرات جدی در خانواده و رفتارهای مربوط به آن شدند. ظهور روندهایی همچون فروپاشی خانواده و افزایش طلاق، افت نرخ باوری، تأخیر در ازدواج و اجتناب از پیوندهای رسمی و در مجموع رویگردانی از ازدواج، و در مقابل افزایش همباشی یا زندگی بدون رابطه و افزایش تجرد زیستی و افزایش موالید در پیوندهای توافقی و خارج از چارچوب ازدواجهای رسمی که امروزه به تبعیت از لستهیگ و وان دکا (۱۹۸۶) تحت عنوان «دومین گذار جمعیتی» شناخته میشوند. اولین نشانههای دومین گذار جمعیتی در دهه ۱۹۵۰، با افزایش نرخ طلاق بهویژه در ایالاتمتحده آمریکا و کشورهای اسکاندیناوی، مشاهده شد و سپس به کشورهایی همچون آلمان و کشورهای مدیترانهای نیز گسترش پیدا کردند.
در بحث انقلاب جنسیتی کشورهای صنعتی با بیرون رفتن زنان از خانه و ورود به حوزه عمومی آغاز شد و زنان نقشهای جدیدی را به عهده گرفتند. اما در قبال تقبل این مسئولیتهای اقتصادی نسبتاً زیاد، تنها مقدار کمی از مسئولیتهای خانوادگی آنها کاسته شد. در پاسخ به این وضعیت و ایجاد هماهنگی بین دو عرصه اقتصاد و خانواده، زنان مجبور به تأخیر در پذیرش نقشهای خانوادگی همچون ازدواج و مادری و کاهش باروری شدند. این وضعیت باعث اغتشاش و آشفتگی در انتظارات زنان و مردان از یکدیگر و مناقشه و تجدیدنظر مکرر و بیپایان در خصوص انتظارات متقابل و کاهش تمایل زوجین به تعهد به همدیگر و بهویژه التزام به داشتن فرزند، کاهش تعهد زنان و مردان و در نهایت رشد گسترده همباشی و فرزندآوری خارج از چارچوب ازدواج شد.
انقلاب جنسیتی، ناظر به مشارکت فزاینده مردان در حوزه خصوصی خانه و خانواده و در نتیجه برابرگرایانهتر شدن ازدواج، است. با دگرگونی حوزه عمومی اشتغال و حوزه خصوصی خانه توسط انقلاب جنسیتی، انتظار میرود تعادل جدیدی مبنی بر مناسبات برابرگرایانهتر بین زنان و مردان همراه با افزایش تعهد به همدیگر و افزایش تعهد مردان به فرزندان صورت بگیرد. آنها بر این باورند که همسری برابرگرایانه، نسبت به همسریای که در آن زنان تقریباً همه کارهای مربوط به خانه و مراقبت از فرزندان را انجام میدهند، باثباتتر است. باروری نیز هرچند همچنان زیر سطح جایگزینی است، در بسیاری از کشورهای غربی در مقایسه با پایینترین سطوح در اواخر قرن بیستم در حال افزایش است.
بر اساس تبیینهای ساختاری و نهادی، رفتارهای مربوط به خانواده بیش از آنکه متأثر از ترجیحات ارزشی افراد باشند، از شرایط نهادی کلان جامعه تأثیر میپذیرند. مطالعات مختلف نشان میدهند که علت وجود نرخ پایین ازدواج و فرزندآوری علیرغم تمایل افراد به تشکیل خانواده در برخی کشورها را باید در عدم تطابق شرایط ساختاری و اقتصادی با تمایل افراد به خودشکوفایی فردی جستجو کرد. چنانچه تجربه زیسته افراد نشان دهد که تشکیل خانواده باعث عدم موفقیت شغلی و خودشکوفایی افراد شود، آنها کمتر تمایل به تشکیل خانواده خواهند داشت و در مقابل چنانچه احساس کنند در صورت ازدواج و فرزندآوری مورد حمایت جامعه قرار گیرند، اقدام به تشکیل خانواده خواهند کرد. بنابراین راهحل این مساله، فراهم کردن حس امنیت نسبت به وضعیت اقتصادی و کیفیت زندگی در میان زنان و مردان جوان از طریق توسعه نهادهای حمایتی در جامعه است (مکدونالد،۲۰۰۶).
طلاق در کشورهای غربی
طلاق یکی از وقایع چهار گانه حیات است که توسط سازمان ثبت احوال ثبت می شود گرچه طلاق عاطفی در این میان به محاسبه نمی آید.در کشورهای غربی که آزادی های فردی گسترده تر است طلاق را به عنوان یک واقعیت اجتماعی پذیرفته و جامعه برای برخورد با این پدیده و مشکلات مربوط به آن تجهیز شده است.گرچه هنوز هم در رسانه های گروهی تبلیغ ازدواج و حفظ خانواده بر فروپاشی آن می چربد.
جدول زیر نشان دهنده وضعیت طلاق در ده کشور دنیا است که تا سال ۱۳۹۳ بالاترین درصد طلاق را داشتهاند.
ردیف | کشور | ازدواج | طلاق | درصد طلاق به ازدواج |
۱ | بلژیک | ۴٫۲ | ۳ | ۷۱ |
۲ | پرتغال | ۳٫۷ | ۲٫۵ | ۶۸ |
۳ | جمهوری چک | ۴٫۴ | ۲٫۹ | ۶۶ |
۴ | اسپانیا | ۳٫۶ | ۲٫۲ | ۶۱ |
۵ | استونی | ۳٫۸ | ۲٫۲ | ۵۸ |
۶ | کوبا | ۵٫۲ | ۲٫۹ | ۵۶ |
۷ | فرانسه | ۳٫۸ | ۲٫۱ | ۵۵ |
۸ | آمریکا | ۶٫۸ | ۳٫۶ | ۵۳ |
۹ | لیتوانی | ۴٫۲ | ۲٫۲ | ۵۲ |
۱۰ | روسیه | ۹٫۲ | ۴٫۸ | ۵۱ |
لوکزامبورگ با ۸۷ درصد، اسپانیا با ۶۵ درصد، فرانسه با ۵۵ درصد، روسیه ۵۱ درصد و آمریکا ۴۶ درصد بیشترین نرخ طلاق را در سال گذشته داشتهاند.
البته در میزان ثبت شده طلاق کشورهای غربی باید به این نکته هم اشاره کرد که بسیاری از زنان و مردان با طلاق عاطفی، تنها محل زندگی خود را تغییر دادهاند و روابط دیگری را از سر گرفتهاند که این میزان در آمار ثبت شده کشورها لحاظ نشده است بنابراین آنچه به عنوان میزان طلاق کشورهای غربی منتشر شده صرفا تعداد قانونی و ثبت شده این پدیده است.
![](https://i361.ir/wp-content/uploads/2022/01/Divorce-800x580-1.jpg)
از سویی دیگر با اینکه کشورهای غربی مدام دم از حقوق بشر و تساوی حقوق زن و مرد میزنند اما در بطن جوامع غربی شاهد خشونتهای بسیار زیادی نسبت به زنان هستیم. در حالی که سبک زندگی مدرن افراد را به مستقل شدن تشویق میکنند و ظواهر زندگی امروز باعث بیتفاوت شدن نسبت به حس مادری و همسری در میان زنان غربی شده، حجم بسیار بالایی از بیماریهای روحی و افسردگی هم در میان بانوان وجود دارد که تنهایی انسان امروز را بیشتر اثبات میکند.
باتوجه به اینکه در کشورهای اسلامی توجه به کانون گرم خانواده، ایجاد دلگرمی و محبت به دفعات تکرار شده، همواره در ایران پایبندی به تعهدات، جایگاه خانواده، ضرورت حمایت همسران، ایجاد فضای پرمهر در خانواده از سوی رهبر انقلاب اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است.
یکی از تفاوتهای اساسی میان ایران و کشورهای غربی تاکید و توجه تولیدات فرهنگی و سیاستهای کشور است که همواره به گرمشدن کانون خانواده اشاره داشته است. در کشوری که رهبر آن بر ایجاد فضای محبتآمیز و همبستگی میان خانواده تاکید دارد و در بخشهای مختلف سیاستهای زمینهسازی بستر تشکیل خانواده و فرزندآوری مورد توجه قرار گرفته طبیعی است که بسیاری از ناهنجاریها و آنچه که امروز در جوامع غربی رواج پیدا کرده و عرف شده، دیده نمیشود.
![](https://i361.ir/wp-content/uploads/2022/01/14000110000028_Test_PhotoN.jpg)
ایجاد حس مسئولیت در مردان ایرانی بسیار بالاتر از مردان کشورهای دیگر است. در ایران حمایت از خانواده رسالتی است که مردان از پدران خود آموختهاند اما این امر در میان مردان کشورهای غربی کمتر دیده میشود چراکه از دیرباز ترک خانه و خانواده از سوی پدر یا ناملایمتها و حتی رفتارهای خشونت آمیز به واسطه مصرف الکل، مواد مخدر یا کاستیهایی که باعث عقده از دوران کودکی شده، به وفور دیده و تجربه شده است.
اگر بخواهیم به یکی دیگر از تفاوتهای خانواده ایرانی و غربی اشاره کنیم باید به جایگاه بزرگترها نیز بپردازیم. د رخانواده ایرانی پدر بزرگ و مادر بزرگها برکت خانه هستند و همواره مورد احترام و قدردانی قرار میگیرند. در خانواده ایرانی بروز هر مشکلی بهانهای برای مراجعه به کهنسالان و استفاده از تجربیات و نظرات آنان است. خانوادههای ایرانی در هر عید و مناسبت و شادی در کنار بزرگترها جمع میشوند و همین امر نشان از جایگاه این افراد در میان جوانترهاست. در حالیکه در اکثر خانوادههای غربی پدربزرگ ها و مادربزرگها همچنان دور از فرزندان زندگی میکنند، در هر برهه از زندگی افراد سرزدن به بزرگترها اولویت چندم افراد است. در جوامع غربی معمولا افراد از هم دورتر زندگی میکنند و حتی در مهمترین رویدادهای زندگی از جمله ازدواج هم چندان نقش پررنگی ندارند در حالیکه در کشورمان حتی در شکل ازدواج غیرسنتی هم نقش خانواده به بهانه مراسمها و آیینهای متفاوت بسیار پررنگتر است.
![](https://i361.ir/wp-content/uploads/2022/01/23938128224251197215114233181154542513295.jpg)